خاطرات من

همراه با مخلفات !

خاطرات من

همراه با مخلفات !

از امروز تا امروز

 

باز هم مثل همیشه اما یکم بهتر . امروز روز نسبتاً خوبی بود و همه چیز بر وفق مراد برقی  مراد پیش می رفت. با این که خیلی کم برای امتحان شیمی خونده بودم ولی با یه کم شور و مشورت بالاخره ذور ذوری ۷ از ۱۰ گرفتم. بعد از اون هم اومدم خونه یه چرت خوابیدم که خیلی حال داد و نشاط آور بید بود. غروب رفتم نونوایی ( بخوانید نانوایی ) یه ۵ تا نون ( بخوانید نان ) گرفتم. خیلی وقت بود نرفته بودم حس مزخرفی داشتم P-: بعدش رفتم حموم حسابی خودم را شسیدم شستم. بعدش دیدم ~ زنگ زد. نمی خواستم برم کافی نت اما بخاطر اینکه زنگ زد زدم بیرون آخر هم ندیدمش D-: بعد اومدم کافی نت. الان هم که دارم خاطراتمو می نیویسم هیچ اتفاق خاصی نیفتاده نه در اینجا و نه در نونوایی ( بخوانید نانوایی‌ ) و نه هیچ ! امروز هم خیلی روز عادی ای بود. اصلاً نمی خواستم امروز خاطره بنویسم ولی دیگه نوشتم دیگه !

- بله بالاخره !

نظرات 1 + ارسال نظر
مدی جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 09:53 ب.ظ http://www.mahbed.blogsky.com

همشو فهمیدم غیر از عنوانت که گفتی از امروز تا امروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد